علیرضا قاضی زاده احسائی - بدون قرار قبلی روایتگر زندگی دختری به نام یاسمین با بازی پگاه آهنگرانی است که سی سال در خارج از ایران زندگی میکند و خبری از پدرش که در ایران است ندارد روزی وکیل پدر (با بازی صابر ابر) به یاسمین زنگ می زند و میگوید پدرش وصیت کرده تا با حضور دخترش در زیر خاک دفن شود و از همین رو یاسمین تصمیم میگیرد پس از سی سال همراه با پسرش الکس به ایران برگردد.
و با ورود او به ایران یاسمین در گیر ماجراهایی می شود پدر در وصیت نامه اش قبری برای او در حرم امام رضا به جا گذاشته که این موضوع او را دگرگون می کند و در میانه راه با مصطفی زمانی که به او علاقه مند شده آشنا می شود. گویا بدون قرار قبلی به سادهترین شکل ممکن، قصهاش را روایت میکند و حتی در این فیلم شخصیتهای قصه به درستی به مخاطب معرفی نمی شوند و به خاطر کندی ریتم فیلم کمی حوصلهسر بر است و شاید با یک تدوین مجدد و حذف برخی سکانسها، بتوان آن را به یک اثر سرگرمکننده تبدیل کرد.
وزنه ترازوی فیلمنامه به نمایش ایران و انس گرفتن کاراکتر اصلی با فرهنگ ایرانی است که داستان را پیش میبرد.
درباره شخصیتها هم پگاه آهنگرانی در اکثر سکانسها لهجه آلمانی را به خوبی حفظ میکند اما شخصیت پردازی که فیلمنامه برای کاراکتر یاسمین انجام داده فیلم را کند و آرام کرده است.
یاسمین یک مادر تنها است، پسری به نام الکس دارد که هیچ حرفی نمیزند و به نظر میرسد از مشکلات روحی رنج میبرد و بسیار پرخاشگر است اما نویسنده به گونه ای اغراق آمیز شخصیت این کودک را نوشته واون را دیوانه جلوه داده که تماشاکر با دیدن سکانس های مربوط به این کودک با نوعی روان پریشی واعصاب خورد کنی مواجه می شود با این کار انگار نویسنده می خواهد به مخاطب بفهماند که رفتار بد این کودک به خاطر این است که در آلمان زندگی می کند چون در سکانس هایی که الکس به ایران آمده می بینیم کم کم آرام می شود.
از نکات دیگر فیلم تم مذهبی، سفارشی بودن
برای تبلیغات صنایع دستی وساخت هتل است که البته کارگردان با زیرکی خواسته به مخاطب نشان دهد ارزش خانه های قدیمی بیشتر از آن است که بشود آن را خراب کرد وتبدیل به هتل کرد.
در انتها هم می توان گفت اگر به فیلمنامه بدون قرار قبلی شاخ وبرگ داده نشده بود بهتر می توانست تمام شود.