کد مطلب: ۲۴۳۵۰۸ | تاريخ: ۱۳۹۹/۱۱/۱ | ساعت: ۹ : ۹
اصلاحطلبان به عنوان جریانی که سالها مطالبه در راستای بهبود جایگاه زنان در عرصه انتخابات را در کارنامه خود دارند، تاکنون نام هیچ خانمی را برای نامزدی در انتخابات به میان نیاوردهاند. پرونده شهیندخت مولاوردی به عنوان یکی از فعالان اصلی حوزه زنان نیز نگرانی دیگر فعالان حوزه زنان به حساب میآید. در همین راستا «آرمان ملی» گفتوگویی با فاطمه راکعی، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب داشته که میخوانید.
با دقت در نظر دبیران و اعضای فعال احزاب اصلاحطلب، بهنظر نمیرسد که عزمی برای معرفی نامزد انتخاباتی خانم در این جریان وجود داشته باشد. تحلیل شما از علت این مسأله چیست؟
این موضوع حساس و مهم بوده و نیاز به بسط دارد تا درباره آن در این روزها صحبت شود. اول اینکه ما خانمی را مطابق با قواعد ذکر شده در قانون اساسی و در حد رجل سیاسی داریم که نامزد ریاست جمهوری شود؟ دوم آیا زنان برای پذیرفتن این مسئولیت خطیر آمادگی لازم را دارند؟ سوم آیا جامعه این اعتماد را به زنان دارد که در سطح رئیس جمهوری به آنان رای قاطع بدهد؟ چهارم آیا در صورت پذیرفتن این مسئولیت از سوی یک زن پس از اعتماد جامعه و رای آوری، امکان اداره جامعه در شرایط بینالمللی و منطقهای کنونی وجود دارد؟ اینها سوالاتی است که در این زمینه مطرح است و تلاش میکنم به آنها پاسخ بدهم. در خصوص مسأله اول و مطابقت یک زن با شروط قانون اساسی برای رجل سیاسی، باید گفت ما از بدو پیروزی انقلاب این شرایط را داشته و زنانی بودهاند که این وزن را داشتهاند. همانطور که این افراد به مجلس راه پیدا کردند یا به عنوان نماینده بنیانگذار کبیر انقلاب برای مذاکره با شوروی سابق انتخاب شدند، به همان شکل نیز ظرفیت مطرح شدن در حد ریاست جمهوری را داشتند که به دلایلی که بهتر میدانید، این موقعیت در طول 4 دهه و بیش از آن از زنان دریغ شده است. در خصوص مسأله دوم و اینکه زنی آمادگی این را دارد که به عنوان نامزد انتخابات 1400 اعلام حضور کند، میگویم زنانی وجود دارند که در حد رجل سیاسی هستند، این افراد اندک نیز نبوده و افراد ذیصلاح بسیاری در این زمینه وجود دارند. به برکت تلاش زنانی که در این 4 دهه و بیشتر در زمینههای علمی، حقوقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت کردند، زنان توانمندی در بخشهای مختلفی وجود دارند. خصوصا در زمینههای علمی، پذیرش بیش از 60 درصد زنان برای ورود به رشتههای مختلف علمی آمار قابل قبولی در این حوزه است. بنابراین توانمندی بالقوه زنان از دوران فعالیت آنها در ابتدای انقلاب نیز بیشتر شده است. با این حال رفتارهایی شده تا زنان را از عرصه فعالیت دور نگهدارند. موضوع رجل سیاسی توسط شورای محترم نگهبان یکی از این مسائل است و این شورا هنوز هم نظر خود را رسما و به صورت قاطع پیرامون مسأله رجل سیاسی اعلام نکرده است. رفتارهای سیاسی انجام شده در مورد زنان تلاش کرده در سالهای مختلف زنان را از عرصه سیاست و جایگاههای بزرگ و رفیع تصمیمگیری و برنامهریزی دور نگهدارد و از توان زنان در موارد مختلف استفاده نشود.
در این میان احتمال حضور یک زن در انتخابات 1400 را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دوران فعلی حس میکنم، کمتر زنانی باشند که به دلیل خشونتهای سیاسی اعم از لفظی و فیزیکی و با روحیه مادرانهای خود وارد سیاست شوند. هرچند که توانایی لازم را دارند. در عرصه سیاسی مردم این خشونتها را به سادگی علیه یکدیگر روا میدارند. با این حال زنان توانایی و دغدغه این را دارند که برای کاهش خشونت در فضای سیاسی اقدام کنند اما باید ماند و دید که چه پیش خواهد آمد. نمیتوانم این را پیشبینی کنم. با این حال بعید است در شرایط فعلی، زنی با دارا بودن آمادگی روحی و عشقی که عموما زنان بزرگ این جامعه برای وقف خود در مسیر آرمانهای اصیل انقلابی و اجتماعی دارند، برای نامزدی در انتخابات پیش بیاید. باید دید چه کسی حاضر میشود در این زمینه برای نامزدی در انتخابات پیشگام شود. در مورد مسأله سومی که در بخش اول صحبتها بیان شد، معتقدم اگر زنان برای نامزدی در انتخابات آماده شوند و بخواهند زنی را از میان خودشان برای انتخابات انتخاب کنند که آمادگی این موضوع را به بهترین شکل دارد، همچنین بخواهند کار هماهنگ، اصولی، تبیینی و تبلیغاتی درست برای مردم انجام بدهند، جامعه ما پذیرش این مسأله را دارد. اعتماد به زنان در رایآوری بانوان در اقصی نقاط کشور برای شوراها و مجالس در دورههای مختلف مشخص شده است. در بعضی از شهرستانهای محروم در مناطق مختلف کشور، بیشترین رای به زنان موفق و پر تلاش جامعه داده شد و حتی آنان این امکان را داشتند که به عنوان رئیس شوراهای شهر انتخاب شوند. در مسأله چهار باید گفت، ریاست جمهوری چیزی نیست که به دلیل ریاست بر جمهور، فرد باید تسلط کامل بر تمام حوزههای علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، بینالمللی، ملی، سیاست داخلی و خارجی داشته باشد. چنین فردی با چنین احاطهای هنوز متولد نشده است. هرگز کسی در هیچ نقطه از دنیا چنین امکانی را نداشته است، فارغ از اینکه جنسیت او چه باشد. گروههایی با تخصصهای مختلف رئیس جمهوری یا روسای جمهور کشورهای مختلف را در کار خود یاری میکنند. بهترینها در عرصههای مختلف به رئیسجمهور مشاورههای تخصصی میدهند. این مسأله باید فارغ از جنسیت مورد بررسی قرار بگیرد. اگر زنی به عرصه رقابت انتخاباتی آمد و موفق شد، قطعا باید چنین گروههایی تشکیل بشود. زنان از طریق احزاب، گروهها و سازمانهای مردمنهادی که سالهاست در آنها فعالیت میکنند، به گروههایی دسترسی دارند که از لحاظ تخصصی از آنان حمایت کنند. این گروهها برای اداره بهتر کشور کمک میکنند اما این کافی نیست. به عنوان یک اصلاحطلب صحبت میکنم. اگر چنین اتفاقی بیفتد و زنی در انتخابات موفق شود، نهادهای فرا حزبی مانند نهاد اجماعساز اصلاحطلبان که به خواست خدا در حال شکلگیری است و میتواند در این زمینه نقش عمده ایفا کند باید از او حمایت کنند. اولا این نهاد و همه اصلاحطلبان باید در حوزه تبلیغات در تمامی جامعه و مناطق مختلف کشور کمک کنند تا این زن بتواند رای لازم را کسب کند. جامعه نیز آمادگی لازم را دارد و در این زمینه مستعد است. دوما باید در تدوین و نگارش برنامه، بهترینها کمک کنند. نه به دلیل جنسیت، بلکه به این دلیل که این خانم توانسته به دلایل مختلف سیاسی و اجتماعی و با کمک خود اصلاحطلبان رای مردم را کسب کند. به همین دلیل اصلاحطلبان نیز باید در کنار او قرار بگیرند و گروههای موثر که شاکله آنان را زنان و مردان تاثیرگذار تشکیل میدهند، در کنار رئیسجمهور خانم شکل بگیرد. با حمایت فکری و عملی کامل اصلاحطلبان و احزاب موثر کشور، آن فرد میتواند کابینه خود را نیز آماده خدمت به کشور کند. مجلس نیز باید همراهی کند. با وجود شرایط سیاسی کشور، این موضوع همراهی و همکاری مجلس را نیز میطلبد و قطعا در خصوص نامزدهای انتخاباتی مرد نیز این موضوع فارغ از جنسیت، صادق است. مجلس فراتر از جناحبندی سیاسی، اگر یک اصلاحطلب نیز در انتخابات پیروز شد، حمایت لازم را انجام داده و به کابینه رای اعتماد دهد. اگر انتخابات صحیح، اصولی، بدون محدودیت شدید در احراز صلاحیت و در چارچوب قانون اساسی برگزار شد، میتوان در این موارد اظهارنظر کرد. این اگرها، اگرهای بزرگی است که برای همه اصلاحطلبان وجود دارد، نه زنی که بتواند از میان اصلاحطلبان نامزد شود.
در سالهای اخیر، عموما زنان بودند که از حضور زنان در عرصه سیاست و مدیریت کشور دفاع کردند.
بــا ایــــن حال در هـفتههای اخیر نام زنانی مانند خانم مرضیه وحیددستجردی را برای انتخابات 1400 از اصولگرایان میشنویم اما اصلاحطلبان اقدامی در این راستا نداشتهاند. رویکرد جدید اصولگرایان به چه علتی شکل گرفته است؟
آقای احمدینژاد آمد و با رفتارهای مغایر با اصولگرایی این رفتار را نشان داد تا بگوید من برای اولین بار یک خانم را در کسوت وزارت معرفی کردم. شعارهای این کار را سالها اصلاحطلبان سر دادند، بعد این افراد گاهی میخواهند موقعیتهای پیش آمده را به نفع و به نام خود استفاده کنند. دیدیم که خانم دستجردی نسبت به سایر افراد کابینه آقای احمدینژاد بهتر عمل کرد اما باز هم دیدیم با کوچکترین موضوعی که پیش آمد، چطور او را یکطرفه از کابینه حذف کردند، زیرا باوری به این موضوع وجود نداشت و زیرساختهای فکری لازم وجود نداشت. ما سالهاست از حضور زنان در جایگاههای مهم کشور صحبت میکنیم و برای آن مبانی فکری، اصولی، جامعهشناسی و روانشناسی داریم. اصولگرایان در چارچوب فکری و اعتقادی خود، باور به حضور، شایستگی و توانمندی زنان را نشان نداده است. اینکه همین طیف از رئیس جمهوری زنان دفاع کند، عجیب است، زیرا افرادی در میان آنان اعلام میکنند که حضور بسیار عادی زنان در جامعه را قبول ندارد و همینطور بعضا از پشت تریبونهای رسمی اهانتهایی به جامعه زنان میکنند. اگر بخواهند به عنوان یک مسأله سیاسی برای کسب رای یا به کرسی نشاندن حرف خود، این مسله را مطرح کنند، مردم میدانند این موضوع از چه زاویهای است و اعتماد لازم را نخواهند کرد. ضمن اینکه در طیف اصولگرا، بنیادگرایانی وجود دارند که اجازه نمیدهند، خانمی در کسوت ریاست جمهوری ظاهر شود. به هر دلیل اگر هم این اتفاق رخ بدهد، برای ما خوشایند است. شعاری که 4 دهه زنان اصلاحطلب کشور سر دادهاند و شخصیتی مانند خانم طالقانی در آن پیش گام بوده است. ایشان تلاش کردند تا بگویند ما رجل سیاسی بوده، حق نامزدی داریم و باید به عرصه انتخابات راه پیدا کنیم. خوشحالیم این موضوع تا حدی جا افتاده است که بعضی اصولگرایان معقول بخواهند به دلیل منافع سیاسی خودشان هم که شده، به آن توجه نشان دهند.
شـــورای ائتلاف زنان اصلاحطلب(صدف) تا کنون چه اقداماتی نسبت به پیگیری پرونده خانم مولاوردی داشتهاند و سرانجام این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عنوان یک وظیفه بسیار فوری، اقداماتی که در این زمینه به نظرمان میرسید را انجام دادهایم. نامه به آقایرئیسی، به عنوان رئیس محترم قوهقضائیه، گفتوگوهایی که از موضع شخصی یا صدف و احزاب ما انجام شد و اقداماتی که در کنار برادران خود، دبیران کل شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب انجام شده و از جانب رئیس دورهای شورای هماهنگی نامهای به دست آقای رئیسی داده شد، بخشی از اقدامات انجام شده است. باور داریم که در خصوص پرونده سرکار خانم مولاوردی، اتهامات وارده نمیتواند هیچ مبنای واقعی داشته باشد. ایشان در جامعه زنان شناخته شده هستند و ما بعضا 30 سال با ایشان کار کردهایم. باورهای دینی، حجاب اسلامی و تفکرات ایشان در چاچوب قانون اساسی، بر همه ما مبرهن و روشن است. اینکه با سوء برداشت یا سوء تفاهم یک مسأله کوچک را در این حد بزرگ کنند، تا به مسألهای دور از ساحت اعتقادی، فرهنگی و فکری ایشان کشیده شود، امر صحیحی نیست. مسائلی عنوان شده که در شأن ایشان نیست. انتظار داریم جناب آقای رئیسی با رویکردی که تحت عنوان دفاع از حق مردم و رسیدگی به مسائل مهم قضائی عنوان کردهاند، با دقت نظر لازم به این پرونده رسیدگی کنند، همانطور که در بسیاری از پروندهها شاهد ورود بجا و سنجیده ایشان بودهایم. امیدواریم خانم مولاوردی به سرعت از این اتهامات مبرا شوند تا مردم احساس نکنند، مسائل به قدری در جامعه ما سیاسی شده است که هر کس با هر باور، اعتقاد و پیشینهای به عرصهها ورود کند، از بدترین تهمتها و نارواها در امان نمیماند. این موضوع بسیار در روحیه مشارکت پذیری آحاد ملت تاثیر میگذارد تا نه تنها نخواهد برای بهبود وضع کشور کاری کنند، بلکه حتی از شرکت در انتخابات نیز اجتناب کنند یا ناامید شوند.
منبع: آرمان ملی