کد مطلب: ۲۴۳۵۲۵ | تاريخ: ۱۳۹۹/۱۱/۱ | ساعت: ۹ : ۷
رسمی نانوشته و عرفی چندین و چند ساله بر فضای انتخاباتی جمهوری اسلامی و کنشگری در سطح انتخابات ریاستجمهوری ایران حاکم است که کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری - اصلاحطلب، میانهرو یا اصولگرا - پیش از ورود رسمی و علنی به عرصه رقابت و اعلام کاندیداتوری، به دیدار بزرگان نظام و البته شخص رهبری رفته و به نحوی از ایشان برای ورود به این عرصه خطیر رخصت میطلبند. رسمی که البته شاید چندان هم نانوشته نمانده و به بیان دقیقتر اگرچه به لحاظ حقوقی و قانونی، در هیچیک از اسناد رسمی و بالادستی مدون نشده اما با مرور ادبیات سیاسی ایرانی و آنچه در این راستا در مطبوعات و رسانهها بازتاب یافته و مییابد، به روایتهایی متعدد از این دیدارها و مراسم رخصت و فرصت برمیخوریم که چنانچه اشاره شد به مراجعه اغلب کاندیداها و روسای جمهوری پیشین، از سیدمحمد خاتمیِ اصلاحطلب تا محمود احمدینژاد اصولگرا (دستکم در آستانه انتخابات 84 و حتی بهنحوی پیش از برگزاری انتخابات جنجالی 88) و البته حسن روحانی میانهرو و اعتدالی میپردازد. همین چند روز پیش بود که الیاس حضرتی، قائممقام دبیرکل حزب اصلاحطلب «اعتمادملی» روایتی از دیدار مهر ماه 75 خود و 12 عضو هیات شورای راهبردی نیروهای خط امام با رهبری در آستانه انتخابات تاریخساز دوم خرداد ماه 76 به دست داد و در حاشیه از این گفته بود که خاتمی، وقتی پس از چند ماه اصرار اطرافیان، بالاخره اوایل دی ماه 75 میپذیرد که وارد صحنه شود، تاکید میکند که «کاندیداتوریاش مشروط است به دیداری با رهبری»؛ دیداری که ظاهرا چندی بعد در یک روز چهارشنبه زمستان 75 انجام میشود و خاتمی فردای آن روز با دعوت این هیات 13 نفره به دفتر کار خود در کتابخانه ملی، رسما از کاندیداتوری خود به این جمع به عنوان اولین گروهی که در جریان این مهم قرار گرفتهاند، خبر میدهد. مشابه این روایت را چنانکه گفتیم درباره دیگر کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری نیز خوانده و شنیدهایم اما این دست دیدارها و رایزنیهای هفتهها و ماههای نزدیک به انتخابات صرفا به ورود به عرصه انتخابات ریاستجمهوری محدود نیست و گفتوگو و رایزنی با موضوع «احراز صلاحیت کاندیداها» و به نحوی استمزاج از شورای نگهبان و بزرگان نظام و البته استمداد از آنان جهت اعمال نگاه مبتنی بر جذب حداکثری و انعطاف در بررسی و احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری - و البته در سطوحی به نسبت نازلتر در انتخابات مجلس شورای اسلامی- ازجمله رسوم نانوشته و به تعبیری عرفیات انتخاباتی جمهوری اسلامی است.
تعامل مصلحانه؛ حتی با استعمار!
حال در شرایطی که 4، 5 ماه بیشتر تا روز سرنوشت و موعد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی نمانده اما اوضاع اصلاحطلبان از جهاتی با ادوار گذشته متفاوت است. آنها البته اگر به کاندیدایی واحد برسند، قاعدتا این رسم نانوشته را بهجا آورده و حتما پس از رخصت رهبری، رسما وارد گود میشوند اما پیش از آن، باید تکلیف خود را با چند موضوع مهم دیگر روشن کنند که ازقضا یکی از مهمترین این موارد، بحث نظارت استصوابی شورای نگهبان است و موضوع بحثانگیز بررسی صلاحیت کاندیداها. بزنگاه و مرحلهای در مسیر روند برگزاری انتخابات پیشرو و البته هر انتخابات که آنچه از سطور نخست تاکنون درباره رایزنیها و گفتوگو با بزرگان در شورای نگهبان و مجموعه حاکمیت گفتیم، در آن مبتلور شده و نمود مییابد. آنهم در حالی که همین دیروز محسن رهامی، ازجمله چهرههای اصلاحطلب و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها ضمن تایید خبر کاندیداتوری خود که پیش از این به نقل از احمد مازنی در «اعتماد» خوانده بودید، از مجموعه با عنوان «کمیته راهبردی» سخن گفته که ظاهرا عمده اعضایش را اصلاحطلبان معتدل و عملگرا تشکیل میدهند که معتقدند جریان اصلاحات نیازمند رایزنی با نهادهای حاکمیتی است. او به ایسنا گفته که «این سالها با بعضی از مشاوران رهبری، بعضی از اعضای بیت رهبری و اعضای شورای نگهبان و افراد شاخص جریان اصولگرا نیز رایزنی و تعامل و نشستهایی داشته و سعی کردهایم که مستقیم یا با واسطه دیدگاهها و نقطهنظرهای خود را به رهبری منتقل کنیم.» این عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها حتی تا آنجا پیش رفته که با اشاره به نحوه سیاستورزی گاندی در جریان آنچه «نهضت اصلاحطلبی شبهقاره هند» خوانده، گفته که گاندی نهتنها با جریانهای مخالف داخلی، بنای گفتوگو و تعامل داشت، بلکه حتی برای گفتوگو با پادشاه استعمارگر انگلستان به لندن سفر میکرد.» رفتاری که به گفته رهامی، ازسوی نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی و بزرگان جنبش مشروطیت در دوران حکومت قاجار تکرار شده است.
ناامید از گفتوگو؛ امیدوار به آینده
با این همه اما همه اصلاحطلبان چنین نگاهی ندارند. آنها البته از آنجا که «اصلاحطلب» هستند، خود را ملزم به گفتوگو و تعامل میدانند اما هستند چهرههایی که با استناد به تجربه سالیان گذشته، این دست رایزنیها را بینتیجه میدانند. فرج کمیجانی که ازقضا درحال حاضر در قامت رییس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، مسوولیتی خطیر در تدوین و پیشبرد سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان و همچنین تاسیس نهادی که قرار است به منظور «اجماعسازی میان اصلاحطلبان» فعالیت کند، برعهده دارد، به «اعتماد» گفته است: «با توجه به شناختی که داریم و نیز نظر به تجارب گذشته، فکر میکنم این رایزنیها اثر خاصی ندارد، چراکه شورای نگهبان مطابق قواعد و قوانین و روال کاری که دارد، امور را پیش میبرد.» دبیرکل انجمن فرهنگیان ایران با تاکید بر اینکه هرگز رأسا وارد این دست رایزنیها نشده اما میگوید کسانی که رایزنی کردند، به نتیجه روشنی نرسیدند. کمیجانی البته بر اهمیت گفتوگو در سیاستورزی اصلاحطلبانه و فراتر از آن، در مسیر تحقق انتخابات مشارکتی و حداکثری تاکید دارد و میگوید: «معتقدم نگاه منعطف در احراز صلاحیت کاندیداها قطعا در جلب مشارکت مردم موثر است؛ چراکه اگر شهروندان احساس کنند کاندیدای نزدیک به دیدگاهشان در صحنه حضور دارد، وارد میدان میشوند و طبیعتا اگر ببیند کسی همفکرشان نیست، تمایلی به مشارکت نخواهند داشت.» کمیجانی میگوید: «شورای نگهبان کار خود را انجام میدهد؛ یا تایید میکنند یا نه! ما هم معتقدیم که باید با تمامی ظرفیت وارد میدان شویم و کارمان را پیش ببریم و اگر کاندیدای مطلوبمان تاییدصلاحیت شد، وارد انتخابات خواهیم شد و اگر کاندیدایی نداشتیم، طبیعتا امکان حضور نیز نخواهیم داشت.»
امید همیشگی به گفتوگو
همزمان اما جواد امام، دبیرکل حزب مجمع ایثارگران که ظاهرا همچون کمیجانی یکی از اعضای کمیته 5 نفره انتخاب اعضای حقیقی نهاد اجماعساز شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز هست، با نگاهی به نسبت متفاوت از آنچه از کمیجانی دیدیم، میگوید: «اصلاحطلبان همیشه آماده گفتوگو و تعاملند. بحث این است که آیا کسانی که راه گفتوگو و تعامل را بستهاند، منطقی برای گفتوگو و تعامل ندارند، پیرامون خود گارد آهنین ساختهاند و باعث شدهاند که جامعه به اینجا برسد هم به گفتوگو قائلند یا نه!» مدیرعامل بنیاد باران میگوید: «ما اصلاحطلبان از گفتوگو درباره اجرای قانون، نحوه تحقق منافع ملی و البته برگزاری انتخابات حداکثری و دور کردن تهدیدها از کشور و ملت استقبال میکنیم.» جواد امام همچنین درباره آنچه کمیجانی از آن به عنوان تجارب به نسبت نامطلوب گفتوگوهای گذشته یاد کرده، به «اعتماد» میگوید: «دورههای گذشته رایزنیهایی انجام میشد اما رفتهرفته دیدیم که اغلب اصلاحطلبان بهخصوص افراد موثر جریان اصلاحات را از بدنه حاکمیت و مجموعه دولت و دور کرده و درنتیجه کار دشوارتر شد.» او اما برخلاف کمیجانی به دستاورد به نسبت مثبت این تعامل معتقد است و گفته که نتیجه رایزنیها، حضور حداقلی اصلاحطلبان در انتخابات و متعاقبا حضور مردم پای صندوقها بوده است. امام میگوید: «اما جایی که سعی کردند راههای گفتوگو را قطع و اصلاحطلبان را حذف کنند، به روشنی باعث دلسردی جامعه شده و مردم از مناسبات و تصمیمگیریها حذف شدند که شاید مصداقش را در جریان انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه 98 دیدیم که کمترین میزان مشارکت ثبت شد.»مدیرعامل بنیاد باران اما همچنان به رایزنی، امید و به گفتوگو و تعامل، باور دارد: «اگر امید نداشتیم، فعالیت سیاسی را کنار میگذاشتیم. ما تلاش میکنیم و امیدواریم که طرف مقابل هم دیدگاه منطقی اصلاحات را بپذیرد و فاصلهها را کم کند؛ ما همواره به خودمان و مهمتر از آن، به مردم امید داریم!»
منبع: اعتماد