کد مطلب: ۲۴۵۰۸۱ | تاريخ: ۱۳۹۹/۱۲/۶ | ساعت: ۱۰ : ۳۱
ایده آل های عادی برای یک فوتبال معمولی که بدون دغدغه، خواسته های فوتبال دوستان را برآورده کند به مراتب دست یافتنی تر از چیزهایی است که 3 کاندیدای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال درباره آنها حرف می زدند. آنچه در برنامه مناظره گونه فوتبال برتر می شد از زبان کاندیداها شنید به شدت رویایی و کمال گرایانه بود. مواردی که شهاب الدین عزیزی خادم، کیومرث هاشمی و مصطفی آجورلو درباره آینده فدراسیون فوتبال بیان می کردند به قدری دوست داشتنی و مطلوب بود که هر شنونده ای را سر ذوق می آورد و این نوید را می داد که آینده ای طلایی در انتظار فدراسیون فوتبال ایران است. شاید اگر کسی این 3 نفر را نمی شناخت فکر می کرد که این ها فرشتگان نجات فوتبال ایران هستند و تازه به ورزش و فوتبال کشور ورود کرده اند و نسخه شفابخش فوتبال بیمار ما را در دست دارند.
مواردی درباره درآمدزایی، راهیابی به جام جهانی، پرداختن به فوتبال پایه و ترمیم و تجهیز زیرساخت های فوتبال ایران و مبارزه با فساد همگی شعارهای زیبای انتخاباتی بودند که شاید اگر علی کریمی هم در آن جمع حضور می یافت به شکلی دیگر آنها را بیان می کرد. شاید با ادبیات خاص خودش ولی آنچه سابقه مدیریت و ریاست در فوتبال ثابت کرده این بوده که مدیران تازه وارد یا در آستانه ورود خیلی خوب حرف می زنند اما وقتی دوران عمل گرایی و پیاده شدن برنامه ها می رسد اتفاقاتی رخ می دهد که هیچ یک از آنها حتی در حد 50 درصد وعده های داده شده برآورده نمی شوند!
نمی خواهیم از پیش قضاوت کرده و آیه یاس بخوانیم، اما تجربه ثابت کرده است که بخش عمده ای از این وعده ها عملی نمی شوند و نقطه سرخط! همه چیز به جای اول برمی گردد و تنها روزها و ماه هایی هستند که بی هدف هدر رفته و فرصت های مطلوب برای اعتلای فوتبال تلف شده اند! هر مدیری که تجربه مدیریت در این سطح را داشته باشد می داند بدون در نظر گرفتن عوامل بیرونی دیگر و فقط صرف ارائه برنامه هیچ زمان نمی توان کشتی فوتبال را به ساحل آرامش رساند. چه احیاء فوتبال پایه، چه مشکلات سخت افزاری، چه فسادزدایی و ... آن هم در یک برنامه 4 ساله!
بارها ماجرای برنامه ریزی کشور ژاپن در فوتبال را شنیده ایم که مدیرانش از سالها پیش با برنامه ای 50 ساله هدفگذاری شان را قهرمانی در جام جهانی فوتبال گذاشته و در این راه همه ارکان فوتبال کشورشان بدون چشمداشتی به جایگاه و یا پست و مقامی که در فدراسیون دارند دنبال اعتلای فوتبالشان هستند امروز این کشور جزو کاندیداهای همیشگی دیدارهای تدارکاتی با تیم ملی برزیل است و تقریبا هر ساله با تیم های مطرح اروپایی و یا آمریکای جنوبی دیدار می کند.
قطعا فوتبال ایران هم نیاز مبرم به برنامه ای بلند مدت دارد و با برنامه های اینچنینی کوتاه مدت به جایگاهی که مدنظر اهالی این رشته و مخاطبان میلیونی اش است نخواهد رسید. قطعا فردی که برای ریاست می آید باید علاوه بر برنامه مدون و عملیاتی افرادی را در کنار خود داشته باشد که از عهده سخت ترین اتفاقات حول و حوش فوتبال بربیایند و آمادگی هر چالشی در بالاترین سطح را داشته باشند.
تصمیمات ناگهانی و بدون فکر هر فدراسیون و هر مدیری را به زمین می زند و این بسیار مهم است که رییس جدید با افرادی کار کند که توانایی های بالایی در امور اجرایی، بین الملل و اقتصادی داشته باشند تا رییس جدید بتواند با تکیه بر آنها برنامه هایش را جلو ببرد.
نکته بارز دیگر در جمع این 3 کاندیدا آشنایی کما بیشی همه آنها با فضای فوتبال است که تقریبا در ادوار مختلف با مشکلاتی که در فوتبال به ویژه فدراسیونش وجود دارد آشنایی کامل دارند و قطعا این توانایی را در خود دیده اند که امروز این جرأت را به خود داده اند که به این بحث ورود کنند و خود را در مواجهه با پرمخاطب ترین ورزش کشور قرارداده اند.
به هر حال امیدواریم پیش بینی ما از آینده و میزان عمل کردن رئیس آینده فوتبال به وعده هایش اشتباه در بیاید و اگر حداقل نیمی از شعارها و برنامه های هر یک از این 4 نفر به مرحله اجرا برسد قطعا ایران 4 سال دیگر عملاً یکی از قدرت های فوتبال آسیا در همه رده ها خواهد بود و شاهد شکایت های بین المللی و حق خوری های سابق و مشکلات مالی و سخت افزاری نخواهیم بود. تنها می توانیم امیدوار باشیم...
منبع: مشرق