۱۳۹۹/۸/۱۴ - ۱۰ : ۴۷
پشت خشتهای باستانی چغازنبیل؟
پشت خشتهای باستانی چغازنبیل؟
بازمانده شهر «دوراونتاش» در یک تصادف کشف شد، سال 1936، «براون» کارشناس نیوزیلندی شرکت نفت ایران و انگلیس همراه با سایر مهندسانی که در محوطه چغازنبیل در جستوجوی نفت بودند، با یافتن آجری منقش به زبانهای باستانی، اولین سرنخ رسیدن به شهری مدفون را پیدا کردند؛ شهری که سالهای بعد توسط «رومن گیرشمن»، باستانشناس فرانسوی، حفاری و از زیر خاک بیرون کشیده شد. «چغازنبیل» یا «زیگورات دوراونتاش» در 40 کیلومتری جنوبشرقی شهر باستانی شوش و 35 کیلومتری غرب شهر باستانی شوشتر، گنجینهای زنده از بقایای تمدن عظیم ایلامی در ایران بود. باقیماندهای که به زعم باستانشناسان، حدود 1250 سال پیش از میلاد مسیح در تمدن ایلام ساخته شده و تاریخ یادها و خاطرههای مردم تمدن خود را زیر خاک برای نسلهای آینده حفظ کرده بود. کشف زیگورات چغازنبیل و خاکبرداری آن حدود 10 سال طول کشید (1963-1953) و سال 1979، چغازنبیل نخستین اثر تاریخی ایران بود که با شماره 113 به فهرست میراث جهانی یونسکو راه یافت. همانطورکه رویای شهر عظیم ایلامیها با حمله «آشوربانیپال» ناتمام ماند و این شهر هرگز بهطور کامل ساخته نشد، حالا با گذشت بیش از 50 سال از ثبت جهانی زیگورات چغازنبیل، رویای نگهداری و حفظ زیگورات برای آیندگان با بیمها و نگرانیهایی همراه شده است. خشتهای جهانی چغازنبیل حالا شاهد تسطیح اراضی باستانی هستند؛ تسطیحی که به بهانه ساخت یک کارخانه قند، باقیماندههای کشفنشده هزاران سال پیش را زیر سنگینی بولدوزرها و چنگکها خرد میکند. کارخانه قند، بدون دریافت استعلامها و مجوزهای لازم و صرفا با اتکا به یک قرار منع تعقیب، حالا دوباره فعالیت خود را از سر گرفته است. تسطیح زمین به بهانه احداث این کارخانه، عملا دهنکجی به قوانین ملی است؛ قوانینی که نقض حریمهای درجه یک و دو آثار ارزشمند باستانی و تاریخی را محکوم میکنند. در این گزارش مدیر پایگاه چغازنبیل و هفتتپه و یک فعال حوزه میراثفرهنگی استان خوزستان به این پرسش پاسخ میدهند که «احداث این کارخانه در چنین بستری چگونه ممکن میشود؟» به زعم «عاطفه رشنویی»، مدیرپایگاه ثبت جهانی چغازنبیل، عدم تمایز میان «عرصه» و «حریم» در اذهان برخی صاحب صنایع این اشتباه را پیش میآورد که در صورتی به یک بنای تاریخی تعرض میشود که صرفا به اصل و ساختمان آن تیشه زده شود. از سوی دیگر، به زعم «مجتبی گهستونی» اعمال فشار از سوی برخی ذینفعان و در مقابل، ناتوانی بخش حقوقی وزارت میراث فرهنگی در دفاع از داشتههای تاریخی سرزمینی عملا منجر به چنین قانونشکنیهایی میشود؛ قانونشکنیهایی که حالا جز با ورود بالاترین مقام استاندار حل و رفع نخواهد شد.
احداث کارخانه با قرار منع تعقیب
«ماجرا از اردیبهشت سال 1397 شروع شد، ماشینهای سنگین وارد حریم درجه یک چغازنبیل شدند و وقتی اعتراض کردیم، گفتند که مجوز دارند و میخواهند کارخانه بسازند.» «عاطفه رشنویی»، مدیر پایگاه چغازنبیل و هفتتپه به «اعتماد» میگوید که از همین تاریخ عملیات احداث کارخانه متوقف شد و با پیگیری قضایی و طرح شکایت از «کارخانه قند فانیگستر»، تا چند وقت اخیر دیگر خبری از ورود ماشینهای سنگین و تسطیح حریم درجه یک و درجه دو اثر ثبت جهانی نبود. صدور قرار منع تعقیب مالک این کارخانه از سوی دادستانی شهر شاوور، این توقف را درهم شکست. حالا مالک با در دست داشتن حکم منع تعقیب و بدون گرفتن مجوز از سوی اداره میراثفرهنگی استان، دوباره ماشینآلات سنگین را به محوطه باستانی چغازنبیل روانه کرد. اما چرا قرار منع تعقیب صادر شد؟ به گفته رشنویی، در این حکم آمده است که مالک تعرضی به «عرصه» بنا نداشته است، یعنی مالک کلنگ به دست نگرفته و به جان خود ساختمان چغازنبیل نیفتاده است، اما طبق قوانین جاری کشور و طبق بخشنامه هیات وزیران (مصوب 19/7/1383) و یک تصویبنامه هیات وزیران (مصوب 4/12/1382) برای حفاظت از میراث فرهنگی کشور، اولا کلیه دستگاههای کشور موظف هستند قبل از اجرای طرحهای عمرانی، ضوابط حفاظتی آثار تاریخی و فرهنگی موجود و اجرای طرح را از سازمان (وزارت) میراث فرهنگی کشور استعلام و بر اساس آن اقدام کنند. ثانیا تفاوت «عرصه» و «حریم» عموما در ابلاغیههای صادرشده به سایر دستگاههای دولتی مشخص و عیان است. پس از ثبت ملی یا جهانی هر اثر، میراثفرهنگی استان مربوط موظف است تا عرصه، حریم درجه یک و حریم درجه دو اثر را تعیین و به دستگاههای دیگر ابلاغ کند، کما اینکه بیش از 50 سال از ثبت جهانی این اثر باستانی میگذرد و عرصه و حریمهای آن مشخص و ابلاغ شدهاند. با وجود این، حالا مجوز ساخت یک کارخانه قند با مساحتی بالغ بر 320 هکتار، بدون گرفتن این استعلامها صادر شده است. به گفته مدیر پایگاه جهانی چغازنبیل و هفتتپه، مالک این کارخانه بدون اخذ مجوز یا استعلام از میراثفرهنگی، موفق شده است تا «موافقت اصولی» را از وزارت صنعت ، معدن وتجارت اخذ کند و حالا مشغول تسطیح زمینها برای احداث سازههای کارخانه باشد. نکته قابلتوجه در مورد این اثر ارزشمند جهانی، این است که زمینهای حریم درجه یک و درجه دو میراث جهانی چغازنبیل، در تملک میراثفرهنگی استان خوزستان نیستند، بلکه این زمینها جزو اراضی ملی هستند، این اراضی قطعهقطعه میشوند، با کمک وامهای اخذشده از صندوقذخیره ملی یا سایر صندوقها و به بهانه اشتغالزایی، به بستری برای تخریب هویت و تاریخ و سودجویی عدهای بدل میشوند. رشنویی با اشاره به ممنوعیت هرگونه احداث کارخانه، تبدیل کشت سنتی به کشت صنعتی و سایر کاربریها در حریم درجه یک و درجه دو آثار ثبت جهانی میگوید: «اراضی ملی در نزدیکی چغازنبیل به عموم مردم تعلق دارند و قابل واگذاری به غیر نیستند. این مسیر، بستر تمدنی سرزمینی است و هر شکلی از تعرض به این بستر، ارزشهای این تمدن باستانی را تخریب میکند و آنچه باید به نسل بعد منتقل شود، ویران میشود و چیزی از آن باقی نمیماند.»
چراغ سبزها
این نخستین باری نیست که حریم درجه یک چغازنبیل به بهانههای مختلف تسطیح میشود. بهمن سال 1394 بود که «مجتبی گهستونی»، فعال میراثفرهنگی استان خوزستان خبر از طرح 600 هکتاری جنگلکاری صنعتی یک شرکت در حریم درجه یک چغازنبیل و هفتتپه داد. این طرح برخلاف طرح فعلی برای احداث کارخانه قند، مجوزهای لازم را داشت، صدور مجوز جنگلکاری و تاسیسات جانبی در حریم محور جهانی شوش- هفتتپه- چغازنبیل به زعم گهستونی بدعت غلطی بود که میتوانست صدور مجوزها را برای سایر پروژهها هموارتر کند. این پیشبینی گهستونی حالا به واقعیت میپیوندد. اگر زمانی میراثفرهنگی استان خوزستان با تعرض به حریم درجه یک چغازنبیل موافقت کرده و رای خود را پس گرفته بود، حالا حتی به بازی گرفته نمیشود و به نظر میرسد استعلام و اخذ مجوز از اداره این استان، آخرین مرحلهای است که قرار است طی شود؛ آن هم با اعمال فشار. مجتبی گهستونی، با اشاره به اینکه تمام ضوابط رعایت حریم و عرصه چغازنبیل به کلیه ارگانهای شهرستان و استان ابلاغ شده است، میگوید که طی سالیان گذشته، عملا از سوی برخی ذینفعان خواستههایی تحمیل میشود که با ضوابط جهانی نگهداری از آثار ثبت جهانی در تعارض است. گهستونی به «اعتماد» میگوید که بعضا در کنار این اصرارها، لابیها و چراغسبزهایی از سوی برخی کارشناسان و مسوولان نیز به چشم میخورد که نتیجه این سلسله قانونشکنیها، عملا به این ختم میشود که میراثفرهنگی در عمل انجام شده قرار بگیرد و اگر موافقت نکند، تخریبها در روزهای تعطیل و با درنظر گرفتن این اصل صورت بگیرد که «تا میراث متوجه شود و اقدامی کند، ما کار خود را کردهایم.» گهستونی طرحهایی مانند احداث کارخانه قند را در حریم درجه یک چغازنبیل، طرحی خلاف توسعه پایدار میداند، زیرا اگر توسعه بر مبنای سند آمایش سرزمین شکل بگیرد، آنگاه این محوطه باستانی بهترین محوطه برای شکلگیری گردشگری و تقویت جنبههای مختلف آن خواهد بود. گهستونی میگوید: «واحدهای صنعتی غیرفعال در شوش فراوان است، این کارخانه میتواند به شهرکهای صنعتی اطراف منتقل شود. اولویت این منطقه گردشگری و حفظ آثار تاریخی آن است. ایجاد جنگل مصنوعی، کارخانه، ماهیگیری، سازههای صنعتی، هیچکدام از اینها اولویت این منطقه نیستند.» به گفته این فعال میراثفرهنگی، یکی از عواملی که به تشدید دستدرازیها به عرصه حریم این اثر ثبت تاریخی کمک میکند، عدم وجود یگان حفاظت است. میراث عظیم چغازنبیل صرفا با حضور چند نگهبان حراست میشود، درصورتیکه حفاظت از چنین اثر عظیم و گستردهای، نیازمند حضور یگان حفاظت است؛ یگانی که خود ضابط قضایی باشد و رده حفاظتی داشته باشد. گهستونی میگوید: «متاسفانه میراث فرهنگی این اهرام بازدارنده را ندارد، افراد مختلفی فشار میآورند و پیروز میشوند، اما بخش حقوقی وزارت میراثفرهنگی عملا توان مقابله با آنها را ندارد.»
سرنوشت چغازنبیل حالا با احداث کارخانهای گره خورده است که از یک سو نوید اشتغالزایی و توسعه را میدهد و از سوی دیگر شرایط را برای تخریب اثری فراهم میکند که بیش از 3 هزار سال زیر خاک خفته و آسوده و از گزند زمان در امان بود. حالا که عملیات احداث کارخانه و تسطیح اراضی، بهرغم عدم کسب مجوز آغاز شده است، عظیمترین باقیمانده تمدن ایلامیها در ایران به دست «آشوربانیپال» دیگری به مرور تخریب و از یاد میرود، خواب زیگورات ایلامیها حالا بیش از هر روزی آشفتهتر است.
منبع: اعتماد