۱۳۹۹/۹/۲۳ - ۰ : ۲۵

۳ نکته درمورد سیاست‌های نوعثمانی‌گرایی و گستاخی اردوغان

۳ نکته درمورد سیاست‌های نوعثمانی‌گرایی و گستاخی اردوغان

رضا کدخدازاده ادامه داد: رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و در واقع مالک کشورِ «97 سال و یک ماه و دوازده روزۀ» ترکیه (تاسیس و استقلال 29 اکتبر 1923)، طی اظهاراتی کاملاً گستاخانه در «ایران شمالی»، دامنۀ ترکتازی‌های خود در مورد ایرانزمین را -که با همین نام و نشان امروزش، «ایران»، دست‌کم 1800 سال قدمت دارد- به تهدید رسمی تمامیت ارضی کشاند. وی در مراسم رژۀ نیروهای اشغالگر کشورش در باکو، شعری را خواند که مضمون آن به صراحت بر ایدۀ جدایی آذربایجان از ایران و تاسیس کشور خیالی «آذربایجان به اصطلاح واحد» تاکید دارد. سخنران میدان نیز در هنگام خوانش متن حماسی برای موفقیت نیروهای نظامی باکو در جنگ اخیر، به صراحت از آزادی «سبلان» و «ارگ تبریز» نام برد! اتفاقی که بلافاصله موجب واکنش قاطع ایرانیان در فضای مجازی شد و دامنۀ اعتراضات وطنخواهانه به میزانی بود که سبب شد وزیر امور خارجۀ کشور نیز توئیت تندی -که مشابه آن را در مورد همسایگان کمتر از وی سراغ داشته‌ایم- منتشر کند. توئیتی که در آن، محمدجواد ظریف به مالکیت تاریخی ایران بر سرزمین‌های شمال رود ارس تاکید کرد و به احتمال فراوان واکنش دولت باکو را نیز برخواهد انگیخت. در ادامه، اغلب چهره‌های سیاسی کشور از طیف‌ها و جریان‌های سیاسی مختلف نیز به مساله ورود و علیه ترکتازی اردوغان موضع‌گیری کردند.

سال‌هاست که نیروهای دلسوز کشور نسبت به خطر سیاست‌های نوعثمانی‌گرایانه و پان‌ترکیستی اردوغان برای ایران هشدار می‌دهند. شوربختانه اما هیچ‌گاه این هشدارها مورد توجه قرار نگرفت و امروز کار به جایی رسیده که وی رسماً تمامیت ارضی ایران را نیز تهدید می‌کند. دو سال پیش که اردوغان در سوریه دست‌وپا می‌زد تا همراه با مزدوران تکفیری تحت امر خود در مسجد اموی شام نماز فتح بخواند -که این آرزو را احتمالاً با خود به گور خواهد برد- در مصاحبه‌ای رسماً با تحریک آذری‌های ایران، از آنها به عنوان جریانی یاد کرد که جلوی سیاست‌های مبتنی بر منافع ملی ایران در سوریه و عراق را خواهند گرفت! البته که وی خبر نداشت بخش اعظم نیروهای مستشاری ایران در این کشورها را آذری‌های ایران تشکیل می‌دادند وگرنه در گفتن چنین یاوه‌ای دچار تردید می‌شد! با این حال پاسخ قاطعی به این گستاخی اردوغان برای تحریک قومیتی در ایران داده نشد. در نتیجه طبیعی است که امروز دامنۀ گستاخی‌اش را به تهدید علنی تمامیت ارضی ایران بکشاند.

لذا لازم است برای بار هزار و اندی‌اُم هشدار داده شود که:

1- فریب شعارهای اسلام‌گرایانه و ضد اسرائیلی ظاهری اردوغان را نباید خورد. خطر اردوغان برای ایران به مراتب بیشتر از خطر اپوزوسیون لائیک او در این کشور است. اینکه می‌گوییم اولویت ما در سیاست خارجی باید منافع ملی کشور باشد و مسائل ایدئولوژیک را نیز دست‌کم ذیل منافع ملی تعریف کرد؛ یعنی مشخصاً در همین لحظه سیاست‌هایمان در قبال کشورهای جهان را با توجه به همین مساله بازتنظیم کنیم. در حال حاضر اغلب اعضای اتحادیۀ اروپا -خاصّه فرانسه- در اوج تنش با ترکیه قرار دارند. اگر منافع ملی و حیاتی کشور را ملاک بنیادین سیاست خارجی خود قرار دهیم (تمامیت ارضی، منافع حیاتی همۀ کشورهاست)، وجود «دشمن مشترک» -یعنی رژیم نوعثمانی-پان‌ترکیستی اردوغان- می‌تواند عاملی باشد که سیاست‌مان در قبال اتحادیۀ اروپا و حتی ایالات متحدۀ آمریکا را با توجه به این دشمن مشترک بازتنظیم کنیم.

2- بحث نوعثمانی‌گری در ترکیۀ اردوغان کاملاً جدی است و دیگر حتی صرفاً در ساحت نظر و نظریه‌پردازی هم نیست. مرزهای این کشور را نگاه کنید؛ در یک دهۀ اخیر تقریباً در تمام کشورهای همسایه حضور نظامی دارد: یا به صورت اشغالگری مانند قبرس؛ یا به صورت تجاوز آشکار نظامی مانند عراق و سوریه؛ یا به صورت تهدید به تجاوز نظامی مانند یونان؛ یا به صورت تحمیل تعهد حقوقی در شرایط بی‌دولتی کشور هدف مانند لیبی و در نهایت نیز به صورت «استحمار»ِ مقامات کشور هدف مانند جمهوری باکو. الان فقط مانده گرجستان، ارمنستان و ایران. با ارمنستان که سال‌هاست در حالت قطع کامل روابط سیاسی به سر می‌برد و اگر پیمان امنیتی موسکو و ایروان نبود (پیمان 29 اگوست 1997میلادی که هرگونه تجاوز به خاک ارمنستان یا روسیه، تجاوز به خاک طرفین تلقی می‌شود) هیچ بعید نبود که اردوغان به مانند سلف خود در دوران عثمانی، ارامنۀ ساکن در «ارمنستان شرقی» را نیز به مانند ارامنۀ ساکن در «ارمنستان غربی (آناتولی) قتل عام کند! گرجستان هم که تقریباً در ذیل چتر حمایتی روسیه و همچنین غرب قرار دارد. فقط می‌مانَد ایران. از همان چند سال پیش که اردوغان فیلم محبوب خود را فیلمی اعلام کرد که در آن رسماٌ تبریز و ارومیه و خوی و ...، بخشی از کشور خیالی «ترکیۀ به اصطلاح بزرگ» است، می‌شد حدس زد که رجب در پی فرصتی هست که ایران را ضعیف ببیند و اهداف تمامیت‌خواهانۀ خود را علنی کند. گویا حالا که ایران در اوج فشارهای حاصل از تحریم و کرونا قرار داد و از سویی دیگر جریان پان‌ترکیسم در مناقشۀ قراباغ نتیجۀ «فعلاً» موفقیت‌آمیزی داشته است، باد به غبغب سلطان پان‌ترکیستِ رژیم نوعثمانی‌گرای آنکارا افتاده و وی آشکارا تمامیت ارضی ایران را نشانه گرفته است.

3- بدون تعارف باید گفت نفوذ جریان پان‌ترکیسم در ایران هم‌اکنون بسیار قوی است. این لابی به هیچ وجه ربطی به مردم آذری ایران -که از قضا خط مقدم مبارزه با جریان‌های واگرا هستند- ندارد. بلکه صرفاً کسانی هستند که با سوءاستفاده از فضای مجازی، مطالبات آذری‌های ایران را به سمت و سویی هدایت می‌کنند که بتواند از آب گلالود شدۀ آن، ماهی خود را صید کنند. چند سال پیش در رزمایش نیروهای ناتو در کشور نروژ، از تصویر اردوغان و آتاترک به‌عنوان سیبل تیراندازی استفاده شد. در پی این اتفاق، آذری‌های ایران به جهت اینکه ترکیه در سوریه رقیب ایران و حامی داعش و نیروهای تکفیری بود -و همچنان نیز هست- قطعاً به مانند سایر ایرانیان یا به این خبر خندیدند، یا بی‌تفاوت از کنار آن گذشتند! اما یک نمایندۀ مجلس ما در حالی که حوزۀ انتخابیۀ خود با مشکل قطعی گاز و هزار و یک مشکل ریز و درشت دیگر مواجه بود، در مقام «مدافع منافع ترکیه و اردوغان» حاضر شد و ضمن محکوم کردن این اتفاق در ناتو، توهین به اردوغان را توهین به «ملت تُرک» قلمداد کرد! اگر همان روز این نماینده مواخذه شده بود، امروز آذری‌ها با فراغ بال بیشتری پاسخ گستاخی اردوغان را می‌دادند. دو روز از گستاخی اردوغان گذشته؛ آن نماینده‌ای که ساعت 3 بامداد از خواب بیدار می‌شود و به صرافت می‌افتد که باید توئیت کند «اندیشۀ ایرانشهری، نژادپرستی است»، چند روز باید از گستاخی اردوغان زمان بگذرد تا واکنش نشان دهد؟! آیا فقط مردم آذربایجان باید پیشتاز واکنش به گستاخی اردوغان نسبت به تمامیت ارضی ایران باشند؟!

خلاصه اینکه بازتنظیم سیاست خارجی و رویکردمان نسبت به رژیم نوعثمانی اردوغان همین حالا نیز دیر شده است. البته که برای این کار بایدها و نبایدهایی هست که نگارندۀ این سطور در نوشتاری دیگر به آن خواهد پرداخت. در نهایت اما، ایرانیان با توجه به تجربیات تلخ تاریخی خود، دیگر به درجه‌ای از آگاهی و شعور ملی رسیده‌اند که زمانی که پای دخالت بیگانه و تعدی آنها به تمامیت ارضی ایران عزیز در میان باشد، پیش از آنکه دولت مرکزی بخواهد تکانی به خودش بدهد، این خاک پاک را از لوث بیگانگان و دست‌نشاندگان آنها و خائنان به وطن پاک می‌کنند. طرفه آنکه دیروز «21 آذر»ی بود که ایرانیان چنین کردند و 74 سال پیش، با «نجات آذربایجان»، خاک ایرانزمین را از چنگ اهریمن نجات داده و به آغوش مام میهن بازگرداندند...

 

منبع: انتخاب