در میدان جنگ، یگانهای رزمی باید راهی پیدا کنند که نیروها را به سمت خطوط دشمن منتقل کنند. همزمان باید بتوانند آنها را هنگام پیشروی، در برابر حملات طرف مقابل حفاظت کنند و مهمتر از آن، باید بتوانند همزمان با پیشروی، امکان آتش هم داشته باشند. تانکها هر سه امکان را به یگانها میدهند. همین مسئله در جنگهای کلاسیک به نیروهای زرهی جایگاه ویژهای داده است. هماکنون 70هزار تانک در ارتشهای جهان به خدمت گرفته شدهاند.
در جنگ جهانی اول، یگانهای زرهی انگلیس توانستند خطوط دفاعی آلمانها را بشکافند و پیروزیهای مهمی رقم بزنند. در جنگ جهانی دوم، ارتش آلمان موسوم به «ورماخت»، از این تجربه بهره برد و صدها تانک را برای حمله به فرانسه بهخط کرد. تانکهای آلمانی با هماهنگی نیروهای توپخانه و نیروی هوایی، وارد میدان میشدند. پس از جنگ سرد، استفاده گسترده از تانکها در میدان نبرد مخالفانی پیدا کرد و ارتشهای بزرگ جهان تعداد تانکهای عملیاتی خود را کاهش دادند. مخالفان کاربرد تانک در میدان نبرد میگویند که تانکها نسبت به ادوات دیگر سنگین هستند، هزینه آنها گران تمام میشود و در برابر تسلیحات مدرن میدان نبرد بهشدت آسیبپذیرند. جنگ اوکراین، صحنه بزرگی است که آسیبپذیری تانکها را بیش از هر زمان دیگری به نمایش کشیده است؛ واقعیتی که آینده حضور تانکها در میدان نبرد را با چالش جدی روبهرو کرده است.
روسیه در حال پیشروی در شرق اوکراین است اما این پیشروی را مدیون آتش توپخانه است تا قدرت یگانهای زرهی. به نوشته اکونومیست، برآورد اندیشکدههای مطالعات جنگ در اروپا این است که روسیه دستکم طی حدود 4ماه جنگ در اوکراین، بیش از 770تانک خود را از دست داده است. بهعبارت دیگر، روسیه یکچهارم 3هزار تانکی که پیش از آغاز جنگ در اختیار داشت را در اوکراین از دست داده است.
تجربه جنگ اوکراین نشان داده که تانکها در نبردهای مدرن، با 2تهدید عمده روبهرو هستند؛ یکی موشکهای ضدتانک دوشپرتاب و دیگری پهپادها. اهمیت و کارایی دوشپرتابها نخستینبار در جنگ یوم کیپور در سال1973 مشخص شد؛ زمانی که ارتش مصر موفق شد با استفاده از موشکهای ضدتانک دوشپرتاب مالیوتکا ساخت شوروی، تانکهای اسرائیلی را قلع و قمع کند. تانکهای اسرائیلی، تانکهای M60 ساخت آمریکا بودند. هدایت موشکهای مالیوتکا، از طریق سیمی بود که به آن متصل بود. دوشپرتابهای مدرن ازجمله دوشپرتابهای ساخت آمریکا و انگلیس که در جنگ اوکراین در اختیار ارتش این کشور قرار گرفته، بسیار هوشمندتر شدهاند و از سنسورهای اپتیک برای رهگیری هدف استفاده میکنند و دیگر سیمی هم در کار نیست. موشکهای ضدتانک دوشپرتاب، به آسیبپذیرترین نقطه تانک، یعنی زیر برجک و روی آن اصابت میکنند.
پهپادها هم در جنگ اوکراین، ارزش و کارایی خود را ثابت کردهاند. استفاده از پهپادها برای حمله به مواضع دشمن، سریع، ساده و ارزان است. پهپادهای بیرقدار ساخت ترکیه، پیش از این در جنگهای قرهباغ، سوریه و لیبی مورد استفاده قرار گرفته بودند، اما در جنگ اوکراین در بسیاری از جبههها ماشینهای جنگی بزرگ روسیه را زمینگیر کردند و ستاره میدان شدند. آمریکا نیز پهپادهای انتحاری خود موسوم به «سوئیچبلید» را در اختیار اوکراین قرار داده است. این پهپادها بسیار کوچک هستند و هزینه تمامشدهشان بسیار کمتر از پهپادهای بیرقدار است. تحلیلگران نظامی، یکی از اشتباهات مهلک روسیه در جنگ اوکراین را تعلل نیروهای هوایی این کشور برای منهدمکردن نیروهای هوایی اوکراین دانستهاند. فارغ از این، نیروی هوایی روسیه برای شکار جنگندهها و پرندههای بزرگتر از پهپادها مجهز شده و نشان داده که در برابر پرندههای کوچکی چون پهپادهای بیرقدار و سوئیچبلید ناتوان است.
فارغ از موضوع آسیبپذیری تانکها در برابر سلاحهای جدید، چگونگی کاربرد آنها در جنگ هم مهم است. در جنگهای مدرن، استفاده ترکیبی از تسلیحات برگ برنده است. یگانهای مختلف باید نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهند. تانکها مسیر را برای نیروهای پیاده باز میکنند تا آنها بتوانند به خطوط دفاعی دشمن بزنند و نیروهای مسلح به موشکهای دوشپرتاب را حذف کنند. هواپیماهای جنگنده باید پوشش لازم برای پیشروی تانکها و نیروهای پیاده را فراهم کنند. جنگندهها در عین حال به سیستم پدافند هوایی و دفاع موشکی نیاز دارند تا تهدید ناشی از جنگندههای دشمن و موشکهای آنرا خنثی کنند. تاکتیک جنگی روسیه در هفتههای آغازین جنگ، نشان داد که این اصول اولیه نبردهای مدرن در عملیات نیروهای روس لحاظ نشده است. به همین دلیل، یگانهای متعدد زرهی روسیه در اطراف شهرها و جنگلهای اوکراین بدون پوشش کافی گیر افتادند و توسط موشکهای ضدتانک و پهپادها شکار شدند.